یادته قول داده بودی خوب بشی
یادته قول داده بودی هرجا میری خبر بدی
یادته قول داده بودی هیچ جا تنها نری
یادته قول داده بودی بی خیال زمونه بشی
یادته قول داده بودی پیش ارباب مارم ببری
یادته قرار بود آبجی و هیچ وقت تنها نزاری
یادمه آره خوب یادمه
یادمه یه صبح جمعه به تموم قول هات یه جا عمل كردی خوب شده بودی هم خبر دادی یادمه تنها نرفتی هم بی خیال شدی یادمه یادمه.
بی معرفت، چه زود یادت رفت. نگفتی آبجی بعدتو چی كار كنه؟ نگفتی دست تنهاست. بلد نیست. بی برادری نمی فهمه.
یادش ندادی بی برادر باشه یادش ندادی یتیم بشه یادش نداده بودی تنها بمیره.
قطعه 69 دلمو خاك كردم. الان پنج سال شده. خاك مزارت..... دستم حس نداره خستم بگو بخره بیاد، اینجام.